تاریخچه ی ذهن آگاهی: تا به الان راههای متنوعی برای یادگیری ذهن آگاهی، تمرین آن، و حتی مطالعه و آموزش ذهن آگاهی به دیگران کشف و شناختهشده است.
- اما ذهن آگاهی از کجا آمده؟
- و چرا بهتازگی بسیاری از مردم در غرب به ذهن آگاهی علاقهمند شدهاند؟
در این مقاله به
- تاریخچه ی ذهن آگاهی
- ریشههای آن در هندوئیسم و بودیسم
- و نحوهی ارتباط آن با یوگا و چگونگی محبوبیت و شهرت آن در دنیای غرب میپردازیم.
نمونه صوت مدیتیشن باکلام از اپلیکیشن آرامیا
تاریخچه ی ذهن آگاهی
ویدیو: مدیتیشن چیست؟!
مقالات مرتبط: آهنگ آرامش بخش
مقالات مرتبط: آهنگ خواب
برای درک اینکه ذهن آگاهی از کجا آمده، باید تاریخچه و مسیر تکاملش را تا حداقل ۲۵۰۰ سال پیش بررسی و دنبال کنیم. مدیتیشن ذهن آگاهی یکی از جنبههای اصلی سنتهای مراقبهی بودائی است که به بیش از ۲۵۰۰ سال پیش برمیگردد.
ذهن آگاهی تمرینی است که در آن سنتهای مختلف دینی سکولار تا هندوئیسم و بودیسم و یوگا و اخیراً تمرینهای بدون منشأ دینی دخالت داشتهاند.
سنت سکولار ذهن آگاهی در غرب ریشههایش را در شیوههای تأملبرانگیز شرقی میگیرد.
اگرچه محبوبیت ذهن آگاهی در سالهای اخیر افزایشیافته، اما یقیناً یک تمرین جدید نیست.
در واقع، مردم ذهن آگاهی را از چندین هزار سال پیش تمرین میکنند.
ذهن آگاهی یکی از چندین فضیلت یا ویژگی است که پرورش آن، بهعنوان اساس مسیر بودائیها برای رسیدن به «روشنگری» است.
در این سنتها، طمع، نفرت، عدم آگاهی ریشهی تمام رنجها، اضطراب و نارضایتیها بهحساب میآیند.
ذهن آگاهی بهعنوان تمرینی برای رسیدن به صلح و آرامش و رهایی از دردها موردتوجه قرارگرفته است.
(Selva, 2018)
ذهن آگاهی جنبههای اصلی تمرین بودائی است. درحالیکه ذهن آگاهی بدون بودیسم کاملاً قابل تمرین است
اما بودیسم بدون ذهن آگاهی غیرقابل اجراست.
در آموزههای بودائی، مدیتیشن ذهن آگاهی ۳ هدف دارد:
۱. شناخت ذهن ۲. تربیت ذهن ۳. رهاسازی ذهن.
(Fronsdale, 2006)
ذهن آگاهی ترجمهی کلمهی انگلیسی از لغت «ساتی» به زبان پالی است که به مفهوم آگاهی، توجه و یادآوری است.
پالی زبانی است که در اصل تعالیم بودا در آن ثبت شده است.
اولین ترجمه لغوی (دیکشنری) کلمه «ساتی» به «ذهن آگاهی» به سال ۱۹۲۱ برمیگردد.
(Siegel, Germer & Olendzki, 2016)
تاریخچه ای کوتاه از آیین هندوئیسم
هندوئیسم بهطور گسترده بهعنوان یکی از گستردهترین دینها در جهان شناخته میشود، اما بهسختی میتوان آن را در تاریخ پیدا کرد.
برای اینکه در ابتدا بهعنوان ترکیبی از بسیاری سنتهای مذهبی در اطراف منطقهی تاریخیای که اکنون هند را تشکیل میدهد به وجود آمده است.
به زبانی دیگر هندوئیسم هیچ بنیانگذار واحد یا نقطهی شروع مشخصی ندارد.
درواقع، دین یا سنتی بنام هندوئیسم، یکچیز واحد نبود تا زمانی که نویسندگان انگلیسی در سال ۱۸۰۰ میلادی سنتهای ودایی را «هندوئیسم» نامیدند.
سنتهای اولیه که با هندوئیسم ترکیبشدهاند، در بیش از ۴۰۰۰ سال پیش در دره سند – پاکستانِ اکنون به وجود آمده است.
این سنتهای مذهبی در نوشتارهای ودایی از ۳۵۰۰-۲۵۰۰ سال پیش ادامه یافته. این نوشتهها شامل آیینها و پرستش خدایان رایج در آیین هندو امروزی بوده است.
حدود ۱۵۰۰ تا ۲۵۰۰ سال پیش، متون دیگری ساختهشدهاند که در هندوئیسم امروزی دخیل هستند، ازجمله متون معرفی مفاهیم دارما و پرستش معبد.
در چند صد سال گذشته، هندوئیسم با ظهور اسلام برخی رقابتها را در هند تجربه کرد، اما اصلاحطلبان قرن نوزدهم هندوئیسم را احیا کرده و به پیوند آن با هویت ملی هند کمک کردند.
این رویداد ثابتشده که موفقیتآمیز بوده است زیرا سرخپوستان طبقه متوسط از اواسط قرن نوزدهم شروع به آشنایی و شناخت آیین هندو کردند (هچر، 2007) سپس این ارتباط حدود صد سال بعد با جنبش استقلال هند تقویت شد.
ذهن آگاهی برای هزاران سال است که با هندوئیسم گرهخورده است. از مباحث مربوط به یوگا در باگاواد گیتا گرفته تا مراقبه ودایی، تاریخ هندوئیسم تا حدی مانند تاریخ ذهن آگاهی خوانده میشود.
البته، این فقط یک تاریخ جزئی است – بودیسم نقش مهمی در تاریخ ذهن آگاهی دارد.
تاریخچه ای کوتاه از آیین بودیسم
در مقایسه با هندوئیسم، تاریخچهی بودیسم بهتر تعریفشده است.
آیین بودا (بودیسم) در حدود سالهای ۵۰۰-۴۰۰ قبل از میلاد توسط سیدارتا گوتاما که بهعنوان بودا شناختهشده است، شکلگرفته است.
تصور میشود که گوتاما در حوالی هند و نپال امروزی متولد و بزرگشده است. بر اساس اینکه در چه زمان و مکانی گوتاما بزرگشده است، تصور میشود که آیین هندو باعث پرورش و آگاهی وی شده است.
بودیسم و هندوئیسم چیزهای زیادی به اشتراک دارند. هر دو در یک منطقه به وجود آمدهاند و بهشدت به مفهوم دارما توجه دارند.
مفهومی که تعریف یا ترجمه آن بسیار دشوار است، اما شامل روشی از زندگی است که بانظم طبیعی جهان هماهنگ است.
بهطورکلی، بودیسم آیینی است که هدف آن نشان دادن مسیر روشنگری به پیروان خود است.
از زمان حیات بودا، این سنت به چندین سنت مختلف تقسیمشده است – ازجمله بودایی تراوادا و بودیسم ذن.
امروزه غالباً بودیسم با اصطلاحات بودائی تبتی و دالایی لاما تصور میشود، فردی که تصور میشود یک معلم روشنفکر بودیسم تبتی است.
ذهن آگاهی شاید خیلی بیشتر از هندوئیسم، شامل بودیسم باشد. همانطور که ذهن آگاهی (ساتی) اولین گام بهسوی روشنگری در نظر گرفته میشود.
این واقعیت که ذهن آگاهی از جنبههای مهم بودیسم است، همراه با این واقعیت که بسیاری از غربیهای تاثیرگرفته
از ذهن آگاهی توسط معلمان بودائی تحت تعلیم بودهاند، نشان میدهد که ذهن آگاهی غربی تا حد زیادی مدیون بودیسم است.
چطور ذهن آگاهی به یوگا مرتبط میشود
از نظر تاریخی و امروزه، تداخل زیادی بین ذهن آگاهی و یوگا وجود دارد. بسیاری از تمرینهای یوگا شامل ذهن آگاهی
و برخی از مراقبههای ذهن آگاهی، مانند اسکن بدن، بسیار شبیه به یوگا است زیرا هر دو شامل آگاهی فرد از بدن میشود.
یک مطالعه این ایده را با اندازهگیری ذهن آگاهی در افرادی که یوگا را تمرین میکنند، بررسی کرده است.
(Gaiswinkler & Unterrainer, 2016).
محققان دریافتند افرادی که بهطور منظم یوگا تمرین میکنند دارای سطح هوشیاری بالاتری نسبت به افرادی هستند که فقط اندکی با یوگا درگیر بودند یا درگیر تمرینهای یوگا نبودند.
این نشان میدهد که یوگا با سطوحی از ذهن آگاهی ارتباط مثبت دارد و برخی از اشکال یوگا و برخی دیگر از انواع ذهن آگاهی در راستای اهداف مشابه تلاش میکنند.
چطور ذهن آگاهی از شرق به غرب منتقل شد
ذهن آگاهی از شرق به غرب
مهاجرت ذهن آگاهی از ادیان شرقی به جامعهی مدرن غربی را تا حد زیادی میتوان مرتبط با جان کابات زین دانست.
جان کابات زین در نیویورک متولدشده و ابتدا زمانی که در مقطع دکتری برای زیستشناسی مولکولی در مرکز فنّاوری ماساچوست درس میخواند، توسط مبلغ ذن با مراقبه یا مدیتیشن آشنا شد.
کابات زین تحت نظر چندین معلم بودائی ذهن آگاهی را موردمطالعه قرار داده و آموخته است. ازجمله Thich Nhat Hanh،
(شخصیتی بانفوذ و محبوب در ذهن آگاهی غربی). این به او یک ذهنیت شرقی در ذهن آگاهی داد که بتواند این را با علم شرقی یکپارچه کرده و در سال ۱۹۷۹، کلینیک کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهیMindfulness-Based Stress Reduction
(MBSR) را در مرکز پزشکی ماساچوست را تأسیس کند. پایهی برنامههای MBSR وی درواقع آموزههای بودائی بوده که آموخته بود.
او بهسادگی هرگونه اشاره یا استناد به بوداییست را حذف کرده و بهجای آن آموزهها را در قالب تکنیکهای علمی تنظیم کرد.
با استفاده از ترکیب مدیتیشن (مراقبه)، ذهن آگاهی، یوگا، آگاهی از بدن و کشف الگوهای رفتاری، احساسات،
شیوهی فکر کردن و رفتار، برنامهی ۸ هفتهای (MBSR) که طراحی کرده، به شرکتکنندگان اجازه میدهد یاد بگیرند،
چطور از خودشان، افکارشان و احساساتشان آگاهی پیداکرده و چگونه به لحظهی اکنون بازگردند.
نهتنها این، بلکه افراد میآموزند که چگونه کارهای انجامشده و مثبت را در اولویت قرار دهند و خود را از فعالیتهای آسیبزننده خلاص کنند و این به افراد اجازه میدهد چرخههای منفی قدیمی را شکسته و وضوح را پیدا کنند.
این ادغام و یکپارچگی با علم غربی جنبه مهمی در کمک به ذهن آگاهی برای محبوبیت گسترده در جامعهی غرب داشته است.
دورهی MBSR بهعنوان الهامی برای یک دورهی درمانی دیگر بر اساس ذهن آگاهی بوده است، دورهی ذهن آگاهی بر اساس درمان شناختی (MBCT). این روش درمانی برای درمان اختلال افسردگی اساسی به کار میرود.
این و سایر ادغام و یکپارچگیهای علمی با ذهن آگاهی به شهرت ذهن آگاهی در غرب کمک کرده، بهویژه برای مخاطبانی که به علوم غربی عادت کرده و با تمرینهای شرقی ناآشنا بودند.
افراد مؤثر دیگر در رواج و شناخته شدن بیشتر ذهن آگاهی:
جدا از علوم دانشگاهی، جک کورنفیلد، شارون سالزبرگ و جوزف گلدشتاین همزمانی که انجمن مراقبهی بینش
(Insight Meditation Society) را در سال ۱۹۷۵ پایهگذاری کردند. نقشی اساسی درآوردن ذهن آگاهی در غرب داشتند.
دورهی IMS به معرفی مدیتیشن ذهن آگاهی در غرب کمک کرده و ترکیب مدیتیشن ذهن آگاهی و MBSR
به شناخت و محبوبیت ذهن آگاهی در غرب هم به افراد در قشر درمانی و بالینی و به افراد در قشر غیر کلینکی و عامه کمک کرده است.
ذهن آگاهی همانطور که میدانیم و تمرینش میکنیم اوج مطالعات هزاران ساله دینی، فلسفی و علمی است.
یادگیری بیشتر تاریخچه ی ذهن آگاهی و مدیتیشن میتواند باعث تقویت تمرینها و بهنوبهی خود تقویت ذهن شود.
کمی یادگیری میتواند کمک بسیاری دریافتن آرامش ذهن داشته باشد.
سلام علیکم و صبح بخیر: بی نهایت متشکرم از مطالب مفید و قابل فهم و علمی. اگر برای شما مقدور است منابع این مطالب هم بنویسد.با احترام دکترجبارزاداه
سلام دوست عزیز. چشم. این مقاله قراره اپدیت بشه میگم حتما اضافه کنن.