تحقیقات نشان داده وقتی بتوانیم خودمان را واضحتر ببینیم، اعتماد به نفس و خلاقیت بیشتری داریم، تصمیمات بهتری میگیریم و روابط بهتری میسازیم. حتی میتوانیم ارتباطات موثرتری داشته باشیم و… .
خودآگاهی حتی باعث میشود انسانها بتوانند در محل کار عملکرد بهتری داشته باشند، کمتر دروغ بگویند و میزان تقلبشان کاهش پیدا کند. به همین دلیل است که امروز رهبران و مدیران موفق علاوه بر افزایش خودآگاهی در خودشان، سعی میکنند آن را در سازمان هم افزایش بدهند. (منابع علمی گفتههای بالا: 1 – 2)
جالب اینجاست که طبق تحقیقات، مشخص شده افراد کمی از مردم واقعا خودآگاه هستند. مثلا در یک تحقیق که روی حدود 5 هزار انسان انجام شده بود، صرفا 10 تا 15 درصد آنها خودآگاهی واقعی یا حداقل قابل قبول داشتند. با توجه به این موضوع، امروز همراه من باشید تا به زبان ساده بگویم خودآگاهی چیست، چه میکند و چطور باید آن را افزایش بدهیم.
خودآگاهی چیست؟
ببینید، به طور کلی خودآگاهی یکی از کلمات جنجالی است که در موردش تعاریف مختلفی ارائه شده. مثلا بعضی از محققان میگویند خودآگاهی یعنی توانایی نظارت بر دنیای درونی در حالی که بعضی دیگر این تعریف را قبول ندارند. یا مثلا بعضی دیگر میگویند خودآگاهی تفاوت دیدگاه بقیه به ما و دیدگاه خودمان به خودمان است. این تعریف هم در بسیاری از اوقات رد میشود.
اما تعریفی که من آن را دوست داشتم، چیزی بود که در سایت hbr و البته در نتیجه تحقیقات مختلف آورده شده بود. طی این تعریف 2 نوع از خودآگاهی وجود دارد:
1_ خودآگاهی درونی (internal self-awareness)
خودآگاهی درونی به این موضوع اشاره دارد که ما چقدر و با چه وضوحی ارزشها، علایق، آرزوها، واکنشها، افکار، احساسات، رفتارها، نقاط قوت و ضعفمان را میشناسیم! به زبان ساده:
- اگر نمیدانید هنوز دوست دارید در چه شغلی فعال باشید،
- نمیدانید وقتی یک دعوا یا بحث صورت میگیرد چه احساسی بر شما قالب میشود،
- نمیدانید در انجام چه کارهایی خوبید و در انجام چه کارهایی ضعف دارید،
- نمیدانید کدام ارزشها از بچگی در ذهنتان نهادینه شده،
- و…
یعنی خودآگاهی درونی ندارید! جالب اینجاست که hbr میگوید مشخص شده خودآگاهی درونی با رضایت شغلی، کنترل احساسات و شادی رابطه مستقیم دارد. یعنی هر چه در خودآگاهی درونی بهتر شوید، زندگی بهتری هم خواهید داشت و در مقابل استرس و افسردگیتان کاهش پیدا میکند.
- بیشتر بخوانید: مدیتیشن چیست؟
- بیشتر بخوانید: فواید مدیتیشن
- بیشتر بخوانید: ذهن آگاهی چیست؟
2_ خودآگاهی بیرونی (external self-awareness)
نوع دوم از خودآگاهی، به این معنی است که بدانیم واقعا اطرافیان چطور به ما نگاه میکنند. البته از نظر من خودآگاهی بیرونی هم ارتباط زیادی با خودآگاهی درونی داشته و تا وقتی نتوانیم از درون خودمان را بشناسیم، نمیتوانیم نظر دیگران را هم در مورد خودمان بفهمیم.
در هر حال به زبان ساده خودآگاهی بیرونی میگوید: اگر فکر میکنید انسانی بسیار ساده و مهربانید اما وقتی از دوستانتان در مورد خودتان میپرسید؛ آنها میگویند که شما انسانی خشن هستید و اصلا سادگی ندارید، یعنی دارای خودآگاهی بیرونی نیستید.
طبق تحقیقاتی که نویسنده مقاله سایت hbr انجام داده، مشخص شده افرادی که خودآگاهی بیرونی بیشتری دارند، راحتتر میتوانند با دیگران همدلی کنند. به همین دلیل هم هست که گفته میشود خودآگاهی بیرون برای رهبران اهمیت زیادی دارد.
چطور خودآگاهی خودمان را افزایش بدهیم؟
خب، سوال مهمتری که از سوال خودآگاهی چیست وجود دارد، این است که چطور باید خودآگاهی مان را افزایش بدهیم؟ در ادامه با توضیح راهکارهای مختلف، جواب این سوال را میدهم.
1_ به جای چرا، بپرسید چه!
ببینید، هسته اصلی خودآگاهی، توانایی در مشاهده و بازتاب خودمان است. اما همانطور که گروه تحقیقاتی Eurich هم میگویند؛ اغلب مردم متاسفانه روی سوال اشتباه تمرکز میکنند و به همین دلیل به جواب درستی نمیرسند. در واقع آنها هنگامیکه قصد حل کردن مشکلات داخلی و درونی را دارند، از خودشان میپرسند چرا؟! در حالی که در جواب این سوال، هیچ دسترسی به درونمان به ما داده نمیشود زیرا ما به ناخودآگاهمان دسترسی نداریم. به زبان دیگر، پرسیدن سوال چرا صرفا باعث میشود روی نقاط ضعفمان تمرکز کنیم. اجازه بدهید مثال بزنم:
شخصی را تصور کنید که در یک جمع شرکت کرده و چند دقیقهای را هم در آن به سخنرانی میپردازد. اما حین سخنرانی متوجه میشود به شدت ضعیف است و بیان بدی دارد. حالا اگر از خودش بپرسید چرا نمیتوانم در جلسات صحبت کنم، صرفا نقاط ضعفش را میبیند. اما اگر به جای آن، این سوالها را بپرسد شرایط فرق میکند:
- حین سخنرانی چه احساسی داشتم؟ به شدت استرس داشتم.
- چطور باید به مشکل بیانم غلبه کنم؟ قطعا با شرکت در کلاسهای بیان.
- چه اتفاقی افتاد که باعث شد استرس بگیرم؟ مثلا مشاهده چهره ناراحت یکی از حضار.
- چه شد که نتوانستم کلمات را به درستی بیان کنم؟ کلمات را از قبل به خوبی نمیشناختم و این باعث شد حول شوم.
این سوالها و جوابی که به آنها میدهیم، اجازه میدهند به رفتارها و باورهایمان آگاهی بیشتری داشته باشیم. به این ترتیب دیگر همه تمرکز روی نقاط ضعف نیست و چیزهای زیادی از خودمان مثل احساسات، واکنشها، نقاط قوت و… را میفهمیم.
- بیشتر بخوانید: مراقبه چیست
- بیشتر بخوانید: آهنگ یوگا
- بیشتر بخوانید: آموزش مدیتیشن
- بیشتر بخوانید: آهنگ آرامش ذهن و بدن
2_ احساسات را مشاهده کنید!
اصولا انسانهایی که خودآگاهی کافی ندارند، اجازه میدهند احساسات برایشان تصمیم بگیرند. اما این موضوع نتایج بسیار بدی دارد چراکه تصمیمات عقلانی تصمیمات درست هستند نه تصمیمات احساسی. پس چه کنیم؟ اجازه بدهید توضیح بدهم:
در مغز ما بخشی به اسم آمیگدال وجود دارد. این بخش از مغز وظیفه دارد در شرایط سخت، ما را به فرار یا حمله وادار کند! در واقع این بخش همان چیزی است که به محض احساس کردن خطر، یک واکنش احساسی در مقابلمان میگذارد. مثلا فرار کردن از موقعیت، ساکت شدن، پرخاشگری، دعوا و… .
حالا در این شرایط، اگر به محض به وجود آمدن یک احساس بد، به جای واکنشی که آمیگدال در مقابل پایتان میگذارد، اقدام به نامگذاری احساس مورد نظر کنید، عملا مغزتان را دوباره سیمکشی میکنید! دقیقا مثل اینکه یک زودپز بدون دسته روی گاز باشد و از شدت حرارت بخواهد منفجر شود، اما به جای انفجار، با 2 دستگیره از روی حرارت برش میدارید! این کاری است که تکنیک نامگذاری احساسات انجام میدهد.
به زبان دیگر اگر بتوانید آگاهی را به زمان حال آورده و صرفا نام احساسی که دارید را در ذهن مرور کنید، شرایط تغییر میکند و احساسات نمیتواند بر شما غلبه کند. مثلا شما در حال سخنرانی هستید، ناگهان شخصی به شدت با شما مخالفت میکند، در این شرایط هم میتوانید به حرف آمیگدال گوش داده و فرار کنید یا دعوا راه بیندازید، هم میتوانید یک بار در ذهنتان مرور کنید که خب؛ الان من استرس دارم!
همین جمله که در ذهنتان مرورش میکنید باعث میشود در جایگاه یک سوم شخص بایستید که در حال مشاهده احساسات است و کنترل اوضاع را به دست بگیرید. با توجه به این، خودآگاهی در زمینه احساسات بسیار مهم است.
- بیشتر بخوانید: آهنگ مدیتیشن
- بیشتر بخوانید: آهنگ خواب آور و آرامش بخش و ملایم
3_ از بقیه در مورد خودتان سوال کنید
یکی از تکنیکهای عالی برای افزایش خودآگاهی بیرونی، این است که از بقیه در مورد خودتان سوال کنید. در این تکنیک، بین 3 تا 5 ویژگی شخصیتی که از نظر خودتان دارید را انتخاب کنید. مثلا میگویید از نظر خودتان؛ انسانی بسیار سادهدل و مهربانید و روی رفتارتان به شدت کنترل دارید. حالا به سراغ چند نفر از افرادی که هر روز با آنها ارتباط دارید رفته و بپرسید:
- به نظرت من چقدر انسان سادهدلی هستم؟
- چقدر مهربانم؟
- در زمینه پرخاشگری چه نمرهای به من میدهید؟
اول از همه پیشنهاد میکنم برای پرسیدن این سوالات به سراغ افرادی نروید که با شما رودربایستی دارند. در عین حال به آنها بگویید که جواب این سوال را بدون خجالت بدهند چراکه برای شناخت خودتان به آنها نیاز دارید و عملا جواب اشتباه، به شما آسیب میزند.
4_ از ذهن آگاهی کمک بگیرید
همانطور که در مقاله تفاوت خودآگاهی و خودشناسی هم گفتم، ذهن آگاهی یک مرحله عمیق از آگاهی است که در آن به احساسات خودتان، اتفاقات اطرافتان و… آگاه میشوید. برای آگاهتر کردن ذهن، تکنیکهای زیادی وجود دارد اما مهمترین آن، مدیتیشن کردن است. تحقیقات مختلفی که در مقاله فواید مدیتیشن لینکشان را قرار دادم، نشان داده که مدیتیشن کردن میتواند ذهن آگاهی و همینطور مهارت توجه را افزایش بدهد. برای شروع میتوانید از مدیتیشن خواب کمک بگیرید.
این صوت مدیتیشن خواب بود. در اپلیکیشن آرامیا تعداد بسیار زیادی از صوتهای مدیتیشن تمرکز، خواب، آرامش، کاهش درد و… وجود دارد.
مثال برای خودآگاهی
در اینجا چند مثال میآوریم تا خودآگاهی به زبان ساده را درک کنید:
- فرض کنید مشغول بحث با کسی هستید. در اینجا کافیست کمی مکث کنید و به احساسات خود آگاه شوید. حالا دلیل عصبانیت را از خود بپرسید. بعد از آگاهی از دلیل عصبانیت، کنترل بهتری روی احساسات و طرز رفتار خواهید داشت. این تمرین خودآگاهی باعث میشود تا در زمان بروز عصبانیت واکنشهای مناسبتری از خود نشان دهید.
- کسی به شما پیشنهاد کار اشتباهی میدهد. حالا شما کافیست کمی مکث کنید و در افکار خود دلیل اشتباهبودن پیشنهاد طرف مقابل را بیابید. بعد از پاسخ به اینکه چرا پیشنهاد طرف مقابل اشتباه است، از احساس خود نسبت به این موضوع مطلع میشوید؛ بنابراین حتی در آینده هم بابت مخالفت امروز خود ناراحت نخواهید بود.
- ممکن است آدم برونگرایی باشید و در جلسهای شرکت کنید، اما مثل همیشه با دیگران ارتباط نگیرید. به افکار و احساسات خود برگردید. چه عاملی باعث شد تا آن آدم برونگرای همیشگی نباشید؟ شناخت این دلیل باعث میشود تا اگر در آینده نیز چنین حالاتی داشتید، از روحیات خود آگاه باشید.
کلام آخر
خب، به انتهای مقاله رسیدیم. در این مقاله ابتدا فهمیدیم که خودآگاهی چیست، سپس اطلاعاتی در مورد نحوه افزایش خودآگاهی به دست آوردیم. در آخر اگر سوال و نظری دارید در بخش نظرات منتظر شما هستم.
منابع:
- hbr
- betterup
سلام مطلبتون عالی و ساده بود ممنون
با این توضیحات متوجه شدم خودآگاهی درونیم کمه و باید بیشترش کنم مرسی ازتون
خیلیم عالی 🙂