نکته مهم: در این مقاله ما صرفا به بررسی علمی بودن و نبودن چاکراها پرداختیم و بر اساس تحقیقات نشان دادیم که علم چاکراها را ثابت نمیکند. اما دقت کنید، الزاما انسانها مجبور به این نیستند که علمی بودن یا نبودن چیزی را معیار درست و غلط بودن آن بدانند. بنابراین هنوز هم شما میتوانید به چاکراها باور داشته باشید و هیچ فردی نمیتواند بگوید به خاطر علمی نبودن چاکراها، این مفاهیم خرافه است.
مخاطبان تازهوارد ما همیشه میپرسند آیا چاکرا حقیقت دارد؟ یا تعجب میکنند چرا بین خدمات ما، مواردی مانند چاکرا، مدیتیشن باز کردن چشم سوم و غیره وجود ندارد. در این مقاله، به این پرسش شما عزیزان پاسخ دادیم و عرض کردیم باتوجه به عدم وجود مدارک علمی کافی برای اثبات تاثیر چاکراها، در حال حاضر خدماتی مرتبط با آن ارائه نمیکنیم. (نکته: ما در آرامیا تمامی مطالب را از فیلتر علوم روانشناسی میگذرانیم. به همین دلیل و اینکه علم چاکرا را تایید نکرده، اجازه ارائه مطالب در اپلیکیشن آرامیا درباره چاکرا به خودمان ندادهایم. اما قطعا در صورت تایید چاکراها، مطالب مرتبط به آن به اپلیکیشن اضافه خواهند شد.)
تحقیقات علمی درباره چاکراها چه میگویند؟
- طبق تحقیقات فعلی، چاکراها “واقعی” نیستند؛ به این معنا که مفهومی ظریف و دقیق ارائه میکنند، اما بهخودیخود وجود خارجی ندارند.
- چیزی که تحت عنوان نتیجه باز شدن چاکرا مشاهده میکنیم، دو حالت دارد؛ یک، در طول زمان و به دلایل مختلف دیگری ایجاد شده است و دو، شما از مدیتیشن و سایر روشهای بهبود تمرکز تحت عنوان چاکرا کمک گرفتهاید و فکر میکنید خود چاکراها به شما سودی رساندهاند.
- مفهومی که تحت عنوان چاکرا در متون باستانی آمده است شباهتی به باور امروزی از چاکرا ندارد و چاکرای مدرن، در واقع برخاسته از معنویت غربی قرن 21 است.
- چاکرا بهعنوان یک عقیده شخصی و پاسخی برای پرسشهای درونی کاملا محترم است و بههرحال یک جهانبینی محسوب میشود.
- به دلیل عدم همکاری اساتید ومتخصصان چاکرا تحقیقات کافی درمورد آنها صورت نگرفته است.
ویدیو: مدیتیشن چیست؟!
مقالات مرتبط: آهنگ آرامش بخش
مقالات مرتبط: آهنگ خواب
آیا چاکرا حقیقت دارد؟
طبق گفتههای یوگیهای حرفهای، در متون سانسکریت از چاکراها بهعنوان الگوهایی برای مدیتیشن نامبردهشده است. یوگیهای باستانی از چاکراها برای ارتباط با سیستم انرژی ظریفی که به باور آنها فراتر از بدن فیزیکی قرار دارد (هاله) استفاده میکردند. برای این یوگیها، چاکراها نشانههایی برای افزایش آگاهی هستند، نه اینکه صرفا وجود خارجی داشته باشند یا قابلدیدن و دنبالکردن باشند.
در قدیمیترین منابع تانتریک، برای توصیف چاکراها از کلمه visualisations یا تجسمات استفاده شده است؛ یعنی چاکرا چیزی نیست که در درون ما وجود داشته باشد و طبق این منابع، چاکراها بهخودیخود واقعی نیستند. آنها باور دارند سیستم انرژی ظریف دور بدن (هاله) واقعی است و چاکراها مانند نشانههایی هستند که شما را به سمت آن هدایت میکنند. (منبع: Forceful Tranquility)
آیا چاکراها علمی و واقعی هستند؟ آیا چاکرا حقیقت دارد؟
اول از همه این توضیح را بدهم: مهمترین تفاوت یک چیز علمی و غیر علمی، توانایی ابطالپذیری آن است! در واقع وقتی ما بگوییم مثلا احضار روح علمی است، باید ثابت کنیم که میتوان آن را تایید یا ابطال کرد. این یعنی کسی که ادعای احضار روح دارد، باید در یک جمع حضور پیدا کرده و روح احضار کند. اما با توجه به اینکه این افراد همیشه با بهانههای مختلف از انجام این کار خودداری میکنند، بنابراین احضار روح چیزی نیست که ابطالپذیر باشد و در نتیجه غیر علمی است.
(در توضیح دقیقتر، وقتی در علم بخواهید چیزی را تایید کنید باید به دنبال دلایل ابطالش باشید. در ادامه و در صورت عدم وجود داده و اطلاعاتی که ادعا را ابطال کند، ادعای شما بیشتر از قابل استناد خواهد بود. مثلا تا امروز هیچ یک از اطلاعاتی که در دنیای زیستشناسی به دست آمده، نتوانسته نظریه فرگشت را رد کند. به همین دلیل هنوز این نظریه به شدت اعتبار داشته و توسط شواهد مختلفی تایید میشود.)
خب، این مقاله به این شکل جلو میرود؛ یکییکی ادعای طرفداران چاکراها را نوشته و سپس به زبان منطقی یا علمی، به بررسی آن میپردازم.
- بیشتر بخوانید: آیا چاکراها خطرناکند؟
- بیشتر بخوانید: مدیتیشن چیست؟
- بیشتر بخوانید: ذهن آگاهی چیست؟
1_ کاهش استرس با چاکراها
خب، یکی از ابتداییترین ادعاهای طرفداران علمی بودن چاکراها، این است که تمارین باز کردن یا متعادل کردن چاکرا باعث میشوند استرس کاهش پیدا کند. جالب است بدانید که حتی مطالعات و تحقیقات علمی هم در مورد این موضوع انجام شده. مثلا یک مطالعه در سال 2018 و یک مطالعه در سال 2020 تایید کردهاند که ممکن است تمارین مربوط به چاکراها به کاهش استرس کمک کنند. (منبع)
بررسی این ادعا
خب راستش را بخواهید رد کردن این تحقیقات یکی از سادهترین کارهای ممکن است! یعنی چه؟ یادم هست وقتی بچه بودم در تلویزیون برنامه کودکی پخش میشد که شخصیت اصلیاش یک بچه خرگوش بود. روزی این بچه خرگوش به دلیل حمام نرفتن با مشکلات پوستی مواجه شد و پزشک جنگل که احتمالا یک جغد یا لاکپشت دانا بود، گفت برای درمان باید هر روز به ته دریاچه رفته و یک گیاه خاص را بچینی و آن را روی بدنت بگذاری. بعد از 5 روز بچه خرگوش درمان شد و اینجا بود که پزشک به او گفت در واقع درمان نه در اثر گیاه، که در اثر شنای تو در آب دریاچه و تمیز شدن بدنت بود!
این مثال دقیقا در مورد چاکراها هم صادق است، در واقع اغلب تمرینهای باز کردن چاکراها، تمرینهای یوگا، مدیتیشن و ذهن آگاهی است که خب سالها پیش تحقیقات علمی تایید کرده این تمرینات به شدت روی کاهش استرس تاثیر مثبت دارند. بنابراین اینجا احتمالا تاثیر چاکراها روی کاهش استرس نه به خاطر خود آنها که به خاطر تمرینهای ذهن آگاهی است. (اطلاعات بیشتر در مقالههای علمی فواید ذهن آگاهی و فواید مدیتیشن.)
2_ شبیه بودن نقشه بدن ظریف و سیستم عصبی مرکزی
یکی دیگر از ادعاهای طرفداران چاکراها، این است که نقشههای بدن ظریف انسان (بدن روحانی که مدرسان چاکرا میگویند وجود دارد) مشابه سیستم عصبی مرکزی است! در این ادعا اینطور گفته شده که:
چاکراها را میتوان به نقشههای سیستم عصبی مرکزی ارجاع داد:
- چاکرای تاج با نئوکورتکس مغز
- چشم سوم با قشر جلوی مغز
- چاکرای گلو با سیستم لیمبیک مغز
- چاکرای قلب با مغز میانی
- شبکه خورشیدی با پونس یا پل مغز
- چاکراهای خاجی و ریشه با بصل النخاع یا پیاز مغز
بررسی این ادعا
کسی که این نظریه را برای ارتباط چاکراها با سیستم عصبی مرکزی بیان کرده، خودش هم در انتها گفته که: ((دانشمندان نمیتوانند این نظریه را به صورت تجربی ارزیابی کنند چراکه فناوری لازم برای انجام این کار هنوز وجود ندارد.))
در واقع اگر این جمله را به یک شخصیت علمی بگویید، مثل این است که در چشمانش زل و به طور مستقیم بگویید ((حرف من غیر علمی است.)) چراکه اینجا عملا قابلیت ابطالپذیری زیر سوال میرود.
- بیشتر بخوانید: مدیتیشن شمع یا تراتاکا چیست؟
- بیشتر بخوانید: سوکوشین بوتسو؛ خودکشی 1000 روزه راهبان ژاپنی!
- بیشتر بخوانید: آشوتوش، رهبری که بعد از مرگ هم اجازه مردن ندارد!
3_ افزایش رفاه در اثر متعادل شدن چاکراها!
یکی دیگر از ادعاهای مرتبط به چاکراها، این است که کار کردن روی آنها باعث میشود رفاه افراد به شدت بالا برود! در ادامه برای تایید این موضوع به تجربه افراد و حتی گاها مطالعاتی اشاره میکنند که در آن افراد بعد از تمرینهای باز کردن چاکرا گفتهاند زندگی بهتری تجربه میکنند.
- بیشتر بخوانید: کاربرد چاکرا چیست؟
- بیشتر بخوانید: مراقبه چیست
- بیشتر بخوانید: آهنگ یوگا
- بیشتر بخوانید: آهنگ آرامش ذهن و بدن
بررسی این ادعا
دوباره باید به سراغ ادعای اول برویم! همانطور که در مقاله فواید مدیتیشن با استناد به منابع علمی هم گفتم، ذهن آگاهی میتواند باعث کاهش استرس و اضطراب، افزایش ظرفیت انسان در مواجهه با احساسات بد، افزایش کنترل روی واکنشهای احساسی، مثبتنگری و… شود. خب همه اینها چیزهایی هستند که در صورت وجود در زندگی، انسان رفاه بیشتری را تجربه میکند. بنابراین اینجا هم باز احتمالا تاثیرات ذهن آگاهی است که به چاکراها ربط داده میشود.
4_ ارتباط بهبودها به چاکرا، و عدم بهبودها به کم کاری!
نه بحث علمی بودن، که وقتی صحبت از واقعی بودن و نبودن اثربخشی چاکراها به میان میآید، بعضی اینطور میگویند:
((وقتی شما به محض کار کردن روی چاکراها یکسری تغییرات مثبت در سلامتیتان میبینید، این به دلیل تمرینات مرتبط به چاکراهاست. اما در مقابل اگر هیچ تاثیری مشاهده نکردید، به این خاطر است که یا به درستی تمرینات را انجام ندادهاید یا به اندازه کافی تمرین نکردهاید.))
بررسی این ادعا
برای بررسی این ادعا، کافی است به سال پیش، همین موقعها برگردیم! زمانی که بسیاری از متخصصان طب جایگزین، از طب سنتی (منظور طب گیاهی نیست) تا دیگر انواع طبهای غیر علمی، راهکارهای خاص خودشان را برای درمان کرونا عنوان میکردند.
مثلا اینکه با روغن بنفشه میتوان از ابتلا به کرونا جلوگیری کرد یا خوردن فلان دارو که به طور کلی کرونا را درمان میکند. اما در عین حال وقتی هر کدام از این داروها برای کسی بازدهی نداشت، دلایل بسیاری مثل عدم استفاده درست و… را میآورند. حتی بعضی پایشان را فراتر گذاشته و میگفتند اگر به خاطر مصرف همین دارو نبود، الان حال بسیار وخیمتری داشتید.
ببینید، من نمیدانم این ادعاها چقدر درست بودند اما همهشان یک نقطه اشتراک دارند: ((اینکه نه قابل اندازهگیری هستند و نه به طور دقیق میشود تاییدشان کرد!)) این یعنی هیچ داده و اطلاعاتی وجود ندارد که بتواند این حرفها را تایید کند. بنابراین اعتماد کردن به این ادعاها و همینطور ادعاهایی که بالاتر مطرح کردم، کمی سخت است.
نکته: اگر کمی به زبان روانشناسی صحبت کنم، در واقع اینجا از چیزی به اسم سوگیری تایید حرف زدم. یک سوگیری شناختی که باعث میشود برای تایید باورهای گذشته و تعصباتمان، به دنبال اطلاعات خاصی بگردیم و اطلاعاتی که باورمان را نقض میکند، نادیده بگیریم. در بخش بعدی مقاله در مورد سوگیریها بیشتر صحبت کردم.
- بیشتر بخوانید: حقایق شگفت انگیز در مورد مدیتیشن!
- بیشتر بخوانید: MBCT چیست؟
5_ انرژی و چاکراها
به سراغ مورد بعدی برویم. بخش زیادی از گفته افراد معتقد به چاکراها و موضوعات مرتبط، به انرژی ارتباط دارد. اینکه چاکراها باعث افزایش انرژی بدن میشود و این انرژی به طرق مختلف روی بدن و ذهن ما تاثیر میگذارند.
بررسی این ادعا
ببینید، کلمه انرژی برای مردم هنوز یک کلمه نامفهوم است. در حالی که در علومی مثل فیزیک، کلمه انرژی تعریف دقیقی دارد، استفاده از این کلمه در دیگر جاها گاها با هدف سوء استفاده است. مثلا در فیزیک گفته میشود انرژی هیچ موقع از بین نمیرود و از جسمی به جسم دیگر منتقل میشود. یا در شیمی گفته میشود تجزیه شدن مواد غذایی باعث آزاد شدن انرژی خواهد شد. همینطور کلمات دیگری مثل انرژی پتانسیل گرانشی و… هم توسط دانشمندان و جامعه علمی استفاده میشود.
حالا در همین بین، متخصصان چاکرا و طرفداران آن، از کلماتی مثل انرژی کیهانی، انرژی معنوی، انرژی پرانا، انرژی شی و… استفاده میکنند که به کلمات بالا ارتباط ندارد! در واقع این افراد میگویند بدن ما از انرژی ساخته شده. یا انرژی خاصی، بدن ما را در اختیار دارد. در حالی که هیچ مدرک علمی برای تایید این برداشت آنها از مفهوم انرژی وجود ندارد. حتی جالب است بدانید خود این افراد هم به این موضوع اشاره کردهاند که هنوز ابزاری برای اندازهگیری این انرژی یا انرژیها در بدن وجود ندارد! (در حالی که دانشمندان میتوانند انرژی جنبشی، پتانسیل گرانشی و انرژی درون غذا را اندازهگیری کنند.) بنابراین عملا ممکن است تشابه کلمه انرژی که در شیمی و فیزیک استفاده میشود با این انرژی مورد استفاده در چاکرا، باعث شود افراد به علمی بودن چاکراها باور پیدا کنند.
تحقیقی در مورد درک انرژی
همانطور که بالاتر گفتم، کلمه انرژی در میان افراد معتقد به چاکرا زیاد استفاده شده و حتی بعضی متخصصان چاکرا میگویند خودشان میتوانند آن را حس کرده، بهبود دهند و به کمکشان چاکراها را متعادل کنند. حالا در این بین، یک تحقیق قدیمی وجود دارد که اشاره به آن خالی از لطف نیست.
در سطح وب انگلیسی وب سایت معتبری به اسم Quackwatch وجود دارد که توسط دکتر استفان بارت راهاندازی شده. این وب سایت که مقرش در ایالات متحده است، با هدف ((مبارزه با کلاهبرداریهای مرتبط با سلامت، افسانهها، مغالطهها و رفتارهای نادرست) و تمرکز بر فریبکاری به وجود آمده.
در سال 1990، دختری 9 ساله به نام امیلی رزا همراه با پدر، مادرش و دکتر استفان بارت، یک آزمایش طراحی کردند تا ببینند که آیا پزشکان لمس درمانی میتوانند میدان انرژی اسرارآمیزی که ادعا میکنند را تشخیص بدهند یا نه. لمس درمانی یا therapeutic touch در واقع یکی از انواع انرژیدرمانی است که ادعایی مثل کاهش استرس، تغییر میدان انرژی و… دارد. (طراح اصلی آزمایش، خود امیلی رزا بود و در نتیجه انتشار این پژوهش، به یکی از جوانترین منتشر کنندگان پژوهش در دنیا تبدیل شد.)
در این آزمایش، امیلی اینطور گفت که اگر این متخصصان میتوانند میدان انرژی اطراف بدن انسان را تشخیص بدهند، بدون دیدن و مشاهده هم میتوانند این کار را انجام بدهند. به این ترتیب افراد متخصص پشت یک دیوار قرار گرفته و دستشان را از سوراخ این دیوار به سمت دیگر میبردند، رزا دستش را بالای دست آنها تکان میداد و آنها هم باید انرژی دست رزا را تشخیص میدادند و میگفتند که دست رزا روی کدام دستشان است؟ در نهایت بعد از چندین بار تکرار این آزمایش که 21 نفر شرکت کننده داشت، مشخص شد آنها بر عکس ادعایشان نمیتوانستند به درستی تشخیص بدهند دست رزا بالای کدام دستشان در حال حرکت است! (در واقع نسبت به آمار مورد انتظار، بسیار کمتر نتیجه درست را گفتند.)
نکته مهم: البته در سطح علمی، این یک آزمایش ایدهآل نیست؛ چون بعضی از ویژگیهای مهم مثل کور بودن آزمایش و… را نداشت. اما با این حال نتیجهاش قابل استناد است و بعد از انتشار به یک آبروریزی برای متخصصان انرژی درمانی و لمس درمانی تبدیل شد.
انواع سوگیریهایی که باعث شده چاکراها باور شوند!
سوگیری شناختی یا اشتباه شناختی، خطاها و اشتباهات ذهنی هستند که باعث به وجود آمدن یک نگرش و باور غلط میشوند.
هنوز هم میگویم، این مقاله برای تایید درست یا نادرست بودن چاکراها نوشته نشده. اما هدف این است که حداقل مخاطبان را متوجه کنیم بسیاری از دلایل علمی و غیر علمی که با استناد به آنها چاکراها را الزاما درست میدانند، معتبر نیستند! در ادامه بحث به سراغ سوگیریهایی میروم که به خاطرشان گفته میشود چاکراها به طور قطع وجود دارند.
1_ سوگیری اقتدار
اولین مورد، سوگیری اقتدار است. در این سوگیری افراد به نظر کسانی که جایگاه بالایی دارند، اعتماد بیشتری میکنند. مثلا اگر در یک جمع ایدههای بسیار زیادی برای حل یک مشکل داده شود، اغلب افراد به ایدههایی اعتماد میکنند که از طرف افراد بلندمرتبه در آن جمع داده شده، حتی در صورتی که ایدههای بهتری هم وجود داشته باشد.
حالا در این میان به این خاطر که در ذهن بسیاری از افراد علاقهمند به مدیتیشن و یوگا، استادان یوگا به خاطر داشتن شخصیتهای جذاب یا شخصیتهای آرام اقتدار زیادی دارند، این سوگیری به وجود آمده و تصور میکنند هر چیزی که آنها بگویند، درست است. یادتان باشد، یک انسان میتواند در بخشی از زندگی یک نابغه بوده و در بخش دیگر اصلا نظرهای درستی نداشته باشد! مثل مدیری که در کسب و کار واقعا فوقالعاده است اما در زندگی شخصی و خانواده مشکلات زیادی دارد. این در حالی است که احتمالا ما آدمها به نصیحت همان مدیر موفق در مورد روابط هم اهمیت زیادی میدهیم!
- بیشتر بخوانید: تفاوت ذهن آگاهی و مدیتیشن
- بیشتر بخوانید: انواع مدیتیشن یا مراقبه
- بیشتر بخوانید: امواج مغزی چیست و کدامند؟
- بیشتر بخوانید: آموزش قدم به قدم مدیتیشن تبتی
2_ قدیمی بودن!
مورد بعدی که مخصوصا ما ایرانیها به آن دچار هستیم، قدیمی بودن ایده چاکراهاست! اگر دقت کرده باشید اغلب ما ایرانیها به محض اینکه میشنویم پشت یک ایده و درمان، اسم بوعلی سینا وجود دارد، آن را وحی منزل میپنداریم. این در حالی است که سالهاست خیلی از نظریهها و درمانهای بوعلی سینا هم رد شده! (در همین حین تحقیقات این پزشک ایرانی بسیار به رشد علم پزشکی کمک کرده.) حالا با همین شرایط به دلیل مرتبط بودن ایده چاکراها به اسامی مثل بودا، به آن اهمیت زیادی داده میشود.
3_ سوگیری کتمان هدفمند واقعیت
سوگیری کتمان هدفمند واقعیت، چیزی است که باعث میشود بهشکل عمدی، هزینههای احتمالی را در نظر نگرفته و صرفا به مزایا توجه کنیم. به نوعی میشود گفت این سوگیری باعث ایجاد یک خوشبینی بیش از حد خواهد شد.
در مورد همین موضوع چاکراها، افرادی که به سراغ آن میروند صرفا به مزایای احتمالی یک درمان غیر علمی اشاره میکنند. این در حالی است که هزینههای آن یعنی چیزهایی مثل اتلاف زمان، اتلاف پول و حتی مهمتر از آنها، دور شدن از راهکارهای اثربخش و واقعی را اصلا در نظر نمیگیرند.
4_ تجربه شخصی (اثر تایید شخصی)
بعضی دیگر، با استناد به تجربه شخصی خودشان چاکراها را واقعی میدانند و این در حالی است که تجربه انسان به دلیل تحت تاثیر انواع سوگیریها و اشتباهات شناختی بودن، اصلا چیز قابل استنادی نیست. جالب است بدانید حتی در دنیای علم، تحقیقاتی که مبتنی بر نظرسنجی هستند و صرفا نظر انسانها در مورد یک موضوع را میسنجند، اعتبار کمتری از دیگر انواع تحقیق دارند.
اما چرا تجربه انسانها قابل استناد نیست؟ یکی از مشکلاتی که تجربه ما انسانها دارد، این است که علاوه بر سوگیریها، میتواند تحت تاثیر اثر دارونما باشد! این یعنی فرد صرفا به دلیل تلقین کردن اثرات فلان راهکار، اثراتی را مشاهده کرده و به آن اثراتِ اندک برای تایید ادعا استناد کند. (جالب است بدانید گاها در بعضی تحقیقات تایید شده که مصرف یک داروی بیخاصیت، حتی توانسته تا 50 درصد از درد افراد را کاهش بدهد!)
5_ وجود منابع زیاد! (اثر حقیقت واهی)
مورد بعدی که باعث میشود بعضی افراد به خاطرش چاکراها را الزاما واقعی بدانند، وجود منابع زیاد در مورد آن است! منابعی مثل کتاب و ویدیو گرفته تا مقالات متنی سطح وب. (همانطور که مثلا چون بارها شنیدهایم خوردن خربزه و عسل باعث مرگ میشود، آن را باور کردهایم در حالی که چنین چیزی حقیقت ندارد.) فکر کنم اصلا نیاز به توضیح ندارد چنین چیزی به هیچ عنوان نمیتواند یک استدلال مناسب برای تایید یا حتی رد کردن موضوعی باشد.
- بیشتر بخوانید: معایب مدیتیشن طبق تحقیقات
- بیشتر بخوانید: قدم به قدم تا مدیتیشن روزانه
پس آیا چاکراها دروغند؟
نمیدانم، هیچ کس هم نمیتواند بگوید الزاما چاکراها واقعی هستند یا نیستند. اما اگر شما هم مثل من معیارتان برای باور کردن و نکردن چیزی علم است، به طور قطع چاکراها علمی نیستند و هرکه بگوید آنها علمی محسوب میشوند، اشتباه میکند.
دروغی به نام چاکرا؛ آیا چاکرا خطرناک است؟
چاکرا یک باور و جهانبینی است که میگوید نقاط کانونی انرژی در سراسر بدن شما وجود دارند که اگر آن ها را در تعادل نگه دارید، کیفیت زندگی شما بهبود پیدا میکند. تا اینجای کار هیچ مشکلی ندارد؛ زیرا حتی اگر این ادعا اشتباه باشد، باور به این جهانبینی آسیبزا نخواهد بود. در این مرحله، شما میتوانید مفهوم چاکرا را به چشم یک اعتقاد دینی یا باستانی ببینید و از آن بهعنوان توجیهی برای چگونگی ماهیت و کارکرد بدن و جهان استفاده کنید. این مسئله و باور کاملا شخصی است.
مشکل ما با چاکرا از جایی شروع میشود که افراد آن را چیزی فراتر از صرفا یک عقیده و دیدگاه میبینند و اصطلاحا فکر میکنند وحی منزل و مقدس است که هیچگونه ایرادی بر آن وارد نیست. در این مرحله، افراد دچار باور کورکورانه و متعصبانهای شدهاند و میخواهند تمام زندگیشان را بر اساس آن تنظیم کنند؛ بهعنوانمثال، در صورت بیماری از مراجعه به پزشک خودداری میکنند و میخواهند به کمک چاکراها درمان شوند! یا تصمیمات مالی، عاطفی و شخصی خود را بر اساس چاکرا اتخاذ میکنند. در مواردی حتی برخی خدمات پزشکی و آموزشی را از کودکانشان دریغ میکنند!
باور به چاکرا (یا هر باور خاص دیگری) یک احتمال پنجاهپنجاه است؛ اما چیزی که زیرمجموعه علم باشد و مورد آزمایش قرار بگیرد، احتمال قطعیت بالاتری خواهد داشت. ضمن آنکه تمام مسائل علمی پویا هستند و در صورت بروز ابهام، برای رفع آن تلاش کافی انجام خواهد شد؛ درحالیکه اساتید چاکرا و سایر باورها چیز زیادی برای ارائه ندارند و صرفا تکرار مکررات هستند. اگر میخواهید به چاکرا باور داشته باشید؛ اما محض اطمینان، کمی به علم مدرن هم ایمان بیاورید. ضرری که ندارد، احتمال موفقیتتان 15 درصد میشود! (منبع: Discover Magazine)
هدف تمامی این مفاهیم (فارغ از میزان علمی بودنشان) این است که شما یاد بگیرید به “خودتان” بپردازید؛ زیرا تنها همین “خود” است که میتواند به شما کمک کند و مسیر پیشرفتتان را باز کند. اما متأسفانه بسیاری از افراد نمیتوانند صرفا به خودشان بپردازند و قابلیتهایشان را به رسمیت بشناسند؛ پس تواناییشان را در گرو مفاهیم “نمادینی” مانند چاکرا تعریف میکنند. در نتیجه، چاکرا مانند هر باور دیگری بهجای خودش محترم است و اگر به آرامشتان کمک میکند، ما که هستیم که جلوی آن را بگیریم! اما توصیه میکنیم نگاه صفر و صدی به آن نداشته باشید و در باور به آن، تعادل را رعایت کنید.
اگر چاکرا دروغ است، چرا برخی از آن نتیجه گرفتهاند؟
بسیاری از ما میپرسند آیا چاکرا علمی است؟ راستش را بخواهید چاکراها و سایر موارد معنوی توسط علم اثبات نشدهاند؛ یعنی با معیارها و استانداردهایی که علم برای منطقی و ممکن بودن یک پدیده در نظر میگیرد، مطابقت ندارند. بهعنوانمثال، تحقیقات زیادی در ابعاد گستردهای برای بررسی تاثیر مدیتیشن صورتگرفته است. ما در حال حاضر به فناوریها و تکنولوژیهایی دسترسی داریم که به لطف آنها، میتوانیم تاثیر آنی مدیتیشن در بدن انسان را به چشم ببینیم؛ به همین علت، مدیتیشن یک مسئله علمی در نظر گرفته میشود که دانشمندان آن را از هر نظر سنجیدهاند؛ بنابراین، ما با خیال راحت به آن میپردازیم.
این مسئله در مورد چاکراها صدق نمیکند. اساتیدی که به چاکرا باور دارند و در حال آموزش آنها هستند، ادعاهایی در زمینه تاثیر چاکرا بر بدن دارند. بر خلاف اساتید مدیتیشن که حاضر بودند ادعای خود را با علم مدرن آزمایش کنند، اساتید چاکرا همچنان از همکاری با دانشمندان خودداری میکنند. دانشمندان نیز با دانش فعلی و ابزاری که در دست دارند همچنان نتوانستهاند مدرکی از اثرگذاری چاکرا بر بدن انسان پیدا کنند و آن ها را مورد آزمایش قرار دهند.
آیا کسی که چاکراها را آموزش میدهد کلاهبردار است؟
به هیچ عنوان چنین حرفی درست نیست! چراکه بسیاری از مدرسان این حوزه هم به دلیل استناد به موارد بالا یا به خاطر سوگیریهایی که از آنها اسم بردم، تصور میکنند چاکراها الزاما درستند. بنابراین نمیتوان به آنها صفتهای زشتی مثل کلاهبردار و… دارد. صرفا میتوان گفت این عزیزان ناآگاهند، همانطور که خود ما در بسیاری از بخشهای دیگر زندگیمان آگاهی کافی نداریم.
نکته: اینجا جا دارد از چیزی به اسم اثر دانینگ_کروگر اسم ببرم. چیزی که باعث میشود وقتی آدمها به یکسری اطلاعات جدید دست پیدا میکنند، تصور کنند که دیگر در این حیطه دانش زیادی دارند و همین موضوع باعث میشود برای کسب اطلاعات بیشتر تلاش نکنند.
چرا آرامیا در مورد چنین موضوعی حساسیت دارد؟
بعد از همه اینها شاید بپرسید چرا مجموعه آرامیا که در حوزه مدیتیشن و ذهن آگاهی علمی فعالیت میکند، باید در مورد چنین موضوعی محتوا بسازد؟ به 2 دلیل:
- اول از همه مسئولیت اجتماعی که در قبال افراد تازهکار داریم
- و در درجه دوم هم اینکه ما در آرامیا تا زمانیکه موضوعی به دست علم تایید نشود، به سراغ آن نمیرویم.
در واقع بسیاری از مخاطبان به این خاطر که فکر میکنند اسم چاکرا، یوگا و مدیتیشن با هم گره خورده، مدیتیشن و ذهن آگاهی را هم به عنوان مفاهیم خرافی قضاوت کرده و آنها را غیر علمی میدانند. همین موضوع باعث شده ما و دیگر کسب و کارهای فعال در زمینه مدیتیشن علمی، ضربه زیادی از این باورها خورده و سعی کنیم با انتشار محتوا، در موردشان آگاهی بدهیم.
کلام آخر
خب به انتهای مقاله رسیدیم. در میان مقالات وبلاگ، این مقاله طولانیترین آنها تا امروز بوده! امیدوارم طولانی بودن آن باعث خسته شدنتان نشده باشد. در این مقاله به موضوعاتی مثل علمی بودن چاکراها، واقعی یا غیر واقعی بودن چاکرا و… پرداختیم. در آخر سوال و نظری داشتید در بخش نظرات منتظر شما هستم.
منابع:
- سایت دانشگاه اوهایو
- سایت دانشگاه مک گیل
- theguardian
- yogauonline
- healthline
- laquilaactive
بسیار عالی بود توضیحات شما مهدی جان
من به ندرت در سایت ها یا تو اینترنت کامنت میذارم، اما مطلب شما بسیار مفید، علمی، روشنگر و آگاه کننده هست که واقعا باید ازتون تشکر کرد
امیدوارم این مطلب برای خیلی ها به اشتراک گذاشته بشه تا شاید بسیاری رو از این ناآگاهی و فریب ها دور کنه
متاسفانه ما انسان ها به خاطر ضعف، مشکلات، خستگی و ناآگاهی فریب خیلی از مطالب غیرعلمی رو میخوریم …
به امید آگاهی و روشنگری برای همه
مرسی ازت امیرمهدی جان 🙂
در مفید بودن مطلب که شکی نیست. فقط لازم دونستم یه ایراد خیلی کوچولو رو بگم که مقالتون ضد علمی نباشه. گرانش نیرو هست؛ انرژی تعریف دیگهای داره و شامل این مورد نمیشه. امیدوارم تصحیحش کنید تا دیگران این ایراد جزئی رو به عنوان غلط بودن کل مقاله تفسیر نکنند.
چقدر خوبه که مخاطبای ریزبینی مثل شما داریم 🙂 ممنونم واقعا
سلام مجدد … واقعا من تعجب میکنم از اینکه دلایلی بر رد وجود چاکراها ویا دفاع نصفه و نیمه از وجود چاکراها که در آخر وجود چاکراها را با خرافات مقایسه و در یک کفه ترازو گذاشتید…. دوست عزیز من از سال ۶۳ بخاطر علاقهای که به مفاهیمی همچون هیپنوتیزم درمانی یا خود هیپنوتیزم و هر علمی که در این رابطه باشد بودم…و قدم به قدم به دنیای …..(باید مانند خودتان جملات را بنگارم امیدوارم که به پل نگرفته و متوجه منظور بنده بشوید…) عرض میکردم. که قدم به قدم وارد این دنیای واقعی یا غیر واقعی … یا با علم خرافه ای هیپنوتیزم یا غیر خرافه ای هیپنوتیزم شدم…و بخاطر شغلم که افسر ارتش بوده و در تمامی سالهای دفاع مقدس را در جبهه های جنگ بودم و به دنبال راه کاری که بتوانم سربازانی را که دچار ترس و هراس بعداز یک حمله دشمن وبا کشته شدن در هر عملیات آتی که بعضی از سربازان تا سر حد مرگ و جنون دچار هراس شده بودند … بودم و در این مورد تحقق میکردم… گذشته خرافی بودن علم هیپنوتیزم یا غیر خرافی بودن علم هیپنوتیزم..بنده بدون هیچ موضع گیری و قضاوتی ،فقط به دنبال حقیقتی بودم که بتوانم به سربازانم کمک کنم…نه به دنبال رد با تأیید آن علوم …. و تحقیق من به گستره ای فراتر از علوم هیپنوتیزم کشیده شد و با چاکراها آشنا شدم و انرژی درمانی و مداوای بیماران از طریق_لمس کردن بیماران ووووو و تا سالهای ۱۳۹۶الی ۹۷ چون خودم شخصا در این رابطه هیچگونه تمرینی نداشتم و فقط به خواندن و جمع آوری اطلاعات مستند و مستدل که با تجربه افراد بود اکتفا میکردم و نمیتوانستم قبول کنم و بپذیریم که حقیقت داشته باشد. تا اینکه به پیشنهاد یکی از دوستانم که هیپنوتیزم شدن سربازانم را به خاطرم آورد… گفت چرا همانطور که هیپنوتیزم را عملا و تجربی انجام میدادی تمرینات باز شدن چاکرها را خودت تجربه نمیکنی وآزاد شدن انرژیهای هر چاکراها را خودت تجربه کنی…و من یکسال و نیم قبل تمرینات خودم را شروع کردم. وبا تمام وجودم انرژیهایی که شروعش حرکت دادن اجسام سبک به رقص در آوردن شعله شمع ویا چرخاندن فرفره آنهم در محیط های بسته و با وسواس وزدن ماسک که مبادا جنبش مولکولهای هوا بخاطر نفس کشیدن مرا به اشتباه بیندازد… تجربه تمرینات باز شدن چاکرها را با تمام وجودم لمس و احساس کردم.نمیتوان نام این دفاع را دیگر برچسبی همچون مثالهایی که زدید آورد هرچند به تجربیات فردی به قول شما یا آن کسانی که شما از آنان نام بردید مورد قبول وباور پذیرنبوده و به اینگونه تجربیاتی استناد نمیشود ….اما لااقل خودم میدانم و میتوانم تجربه شخصی خویش را مورد آزمایش مجدد با تعابیری که شما ذکر کردید قرار دهم اما چیزی که برای خودم واضحه این هست که ما به دور از هرگونه قضاوت دیگران در این رابطه بخاطر تجربه شخصی خودم که پایه واساسش از سال ۶۳ گذاشته شد و تا کنون ادامه داشته و دارد هیچ گونه شک وشبهه ای به وجود چاکراها و آزاد شدن انرژی هایی که انسانها به راستی از آن بیخبرند نداشته و ندارم وبا تمام وجودم میتوانم بگویم لا کمی پشتکار و زحمت میشود حقیقتی پنهان در دنیایی دیگر که بسیار مهم و حائز اهمیت است دید و به دست آورد….و تجربه ایست بسیار زیبا و شیرین چون آزاد شدن انرژی های نهفته در بدن انسان که کلید آزاد شدنش در چاکراها میباشد یک بعد قضیه هست… بعد دیگرش باز شدن چشم سوم است که جهانی دیگر که هیچ شباهتی با این جهان ندارد میباشد…دنیایی رنگارنگ .. صادقانه میگویم برایم مهم نیست که کسی باور کند یا نه ..مهم این است که آنان که تجربه اش کردهاند میدانند چشم سوم حقیقی ایست محض که،فقط با زحمت و کوشش و پشتکار به دست خواهد أمدو تجربه کنندگانشان میدانند که به چه گنجی دست یافتهاند و قبول یا عدم قبول دیگران برایشان مهم نیست… مهم است که وقتی تو آموختی ..خودت هم عاملی شوی برای کسانی که میخواهند این راه را بیایند و لذتی را که تو بردی به آنان بچشانی و این را کوتاه کنی تا اگر برای من بیش از ۳۰ سال طول کشید اینان با سی ماه طول بکشد و البته خیلی کمتر… عذرخواهی میکنم اگر متن طولانی شد..
مجید جان سلام دوباره. ببینید، تو حوزه علم چیزی به اسم تجربه ارزش نداره چون تحت تاثیر انواع سوگیری ها و… است. همونطور که در مقاله قبلی هم گفتم، اگر واقعا چنین توانایی هایی دارید، با در معرض به آزمایش گذاشتنش در ملا عام، میتونید هم چاکرا و… رو ثابت کنید و هم البته از بنیاد جیمز رندی ۱ میلیون دریافت کنید. راستش رو بخواید این سال ها چنین ادعاهایی خیلی زیاد بوده اما وقتی صحبت از آزمایش شده، همه عقب رفتند.
با سلام. این حرف شما که در حوزه علم چیزی به نام تجربه ارزش نداره کاملاً حرفی ست اشتباه.
«تجربه» اساس خیلی از علوم بشری است . مثل علم پزشکی که یکی از شاخه های «علوم تجربی» است. برای یادآوری عرض میکنم.
اگر تجربه جایی در علم ندارد پس چرا نام یکی از مهمترین رشته های علم را «علوم تجربی» گذاشته اند؟!
یا مثلاً آیا بدون آزمایش میتوانستیم مسئله ای را در علمی مثل شیمی ثابت یا رد کنیم؟!
آیا آزمایش در حوزه علم ارزشی ندارد؟!
و آیا به نظر شما آزمایش همان تجربه نیست؟!
حداقل قبول دارید که آزمایش راهی برای تجربه کردن است
پس شما با چه استدلال علمی میفرمایید که تجربه ارزشی در حوزه علم ندارد؟!!!
دوست گلم آزمایش علمی، یک تعریف و یک سری استانداردها داره که تجربه نداره. مثلا یکی از ویژگی های یک آزمایش علمی خوب، جامعه آماری زیادشه. اینکه روی چند ده، چند صد یا هزاران نفر انجام شده باشه. بعد شما تجربه یک الی دو نفر رو با این موضوع مقایسه میکنید؟ یا ویژگی دیگرش، دو سر کور بودنش هست. یعنی اینکه افرادی که مورد آزمایش قرار میگیرند، حتی ندونند دقیقا موضوع مورد آزمایش چی هست، چون ممکنه خطای تلقین پیش بیاد و در اثر این تلقین، نتیجه دقتش پایین بیاد. باز نمیدونم چطور تجربه رو هم سطح با آزمایش علمی دونستید! البته باز هم هست. اگر دوست داشتید، عبارت “وبینار علم و شبه علم” رو در گوگل جستجو و وبینار رایگان آقای بهرام پور رو مشاهده کنید.
با سلام مجدد
آقای ابراهیمی عزیز تجربه ای که شما از آن یاد کردید حتی اگر به صورت اسقراء ناقص باشد نه تام، باز از لحاظ منطقی نمیتواند بی ارزش بی ارزش باشد یعنی در علم منطق این گونه تجربه ها استدلالی با ارزش و قابل اعتماد محسوب میشوند حداقل برای خود تجربه گر حجت اند.
در ثانی این نگاه صفر و صدی که همه چیز باید با علم موجود بشر ثابت شود تا وزن وجودی یابد چند اشکال اساسی دارد از جمله اینکه در این صورت باید بپذیریم که علم بشر به همه چیز رسیده است! در ثانی از کجا معلوم فردا همین علم امروز بشر باز هم قابلیت اثبات علمی خواهد داشت یا نه؟!
خب اینکه علم و حتی عقل بشری ناقص است خود یکی از مسلمات علمی است.
پس حداقل باید بپذیریم صرف اینکه عقل یا علم بشر وقتی نمیتواند تجربه شخصی افرادی را ثابت کند دلیل مطلق برای موهوم بودن آن تجربه نمیتواند باشد.
دوست عزیز جمله اول تا حد زیادی اشتباهه! ما تعداد زیادی پژوهش علمی داریم که به خاطر کوچک بودن جامعه آماری (۲۰ نفر، ۵۰ نفر و…) نمیتونیم بهشون استناد کنیم. بعد چطور قراره به تجربه یک نفر، که اونهم در محیط آزمایشی نبوده اعتماد کنیم؟ نمیدونم با چه منطقی میفرمایید که در علم اینگونه تجربه ها با ارزش محسوب میشوند. تجربه گر هم قطعا تجربش میتونه خطای زیادی داشته باشه. همونطور که توی دوران کرونا هر کسی هر میوه، گیاه و… رو با استناد به اینکه به من در درمان کمک کرده، به عنوان داروی کرونا معرفی میکرد.
دقیقا درست میگید. علم قطعی نیست، تا حد زیادی هم محدودیت داره. اما شما معیار دیگه ای به جز علم میشناسید که بتونیم باهاش مسائل رو بسنجیم؟ نه!
مشکل بعدی هم اینکه شما از طرفی به محدود بودن علم اذعان میکنید، اما هیچ صحبتی از این نمیکنید که چه معیاری مثلا چاکراها یا… رو تایید کرده؟ و آیا اون معیار از علم کامل تر بوده و محدودیت کمتری داشته که شما بهش استناد میکنید؟ یا صرفا سلیقه شخصیه؟
سلام آقای ابراهیمی
بنده هدفم به هیچ وجه اثبات وجود چاکراها نیست من به نحوه استدلال جنابعالی اشکال داشتم اینکه میفرمائید با کدام استدلال علمی؟
من در متن بالا جوابتان را عرض کردم به استناد استدلال استقرائی
کل عرض من این است:ماحصل استدلال های بزرگوارانی چون شما +استدلال های کسانی چون من حقیر میتواند حداکثر منجر به «شک» در وجود چاکراها شود نه یقین
و خود این شک میتواند سرآغازی باشد تا به دور از هیاهو از راههای مختلفی دنبال حقیقت باشیم یکی از این راه ها که حتماً هم شما و هم من اعتبار علمی به آن قائلیم «تحقیقات میدانی» است. و شاید چندین راه دیگر که با همفکری میتوانیم بدان دست یابیم
مثلاً عرض میکنم اینکه برای پیدا کردن درمان برای یک بیماری فقط متوسل به طب نوین شویم و نظرات مکاتب طبی مختلف را نادیده بگیریم این نوعی دیکتاتوری در عرصه علمی است
علمی ترین راه برای تحقیق در مورد موضوعی استفاده از تمامی ظرفیت علم است یعنی استفاده از تمامی شاخه های علمی مثل علوم انسانی، علوم تجربی، علوم ریاضی، شیمی، فیزیک و متافیزیک. و این بر خلاف تصور عمومی هیچ تناقضی با تخصص گرایی ندارد چون همه شاخه های علم حتماً در یک نقطهای باهم تلاقی پیدا خواهند کرد و همین نقطه طلاقی علوم مختلف میتواند ما را به جواب مسئله برساند و گرنه تخصص گرایی بیش از حد به مانند دیواری دایره ای ست که حاصلی جز محبوس کردن ما در حصار اندیشه و پندار و سلیقه خود ندارد حتی اگر اسمش را تخصص بگذاریم .مثلاً پزشکی که «فلسفه، منطق، ریاضی، شیمی، فقه، فزیک، متافیزیک و…» را علم نمیداند و به پندارش فقط رشته تخصصی او علم است نمیتواند به درک صحیحی حتی در رشته تخصصی خود دست یابد چون همه شاخه های علم مرتبط با یکدیگرند.
ببخشید متن م طولانی شد
ارادتمندم آقای ابراهیمی عزیز
البته آقای اورنگی عزیز
خود علم هم به هیچ عنوان ادعای یقین نداره.
اما چیزی که ازش به عنوان تحقیق علمی صحبت میکنید، تعریف دقیق و جزئی داره.
عزیز دلید 🙂
عزیز دل چاکراها علمی و شاخه علمی داره مثل فیزک شیمی ریاضی
دوست خوبم ، دنیای علم سروکارش با دنیای شناخته هاست ، یعنی طول عرض ارتفاع ، چیزی که بشه دید چشید و حسش کرد و شنید .. دنیای علم میخواد که شما فرااگاهی هایی که شما با چشم دلت دیدی رو در دنیای ماده بهش نشون بدی تا باور کنه فرااگاهی وجود داره . یک دهم از اتم ماده است و نودونه ممیز نودونو الی آخر از فضای توخالی ( انرژی ) تشکیل شده که این یعنی تمام فیزیک و نیوتون و محاسباتش بر اساس اون یک دهمه درصده ! علم هنوز همین بدنی که توشه رو نتونسته کامل بشناسه چون بی نهایته .
در حقیقت علم اینقدری مسئله رو خطی میکنه تا بتونه با ذهن استدلالیش درکش کنه !
بعد شما با این حجم از فراگاهی چرا انرژیتو واس علمی هایی بزاری که پاشونو از چهارچوب ماده فراتر نمیزارن ؟
هنوز نمیدونن ذهن نیستن ، هنوز ذهنشونو ساکت نکردن !
پیشنهادم به عنوان دوست نوری بهت اینه که نور خودش راهشو پیدا میکنه ، اجازه بدید دوست علمیه به تحلیل کردن ادامه بده …
روح های به اصطلاح جوان هستند که باید اینارو تجربه کنند تا به تعالی برسن . کلام آخر ( همه چی درسته )
دوست گلم، اگر یک دهم از اتم ماده باشه، کلا ۹۰ درصد دیگه باقی میمونه! پس چطور ۹۹ ممیز ۹۹ الی آخرش فضای تو خالیه؟ و بر فرض که باشه، اون رو چطور به انرژی تفسیر کردید؟ و اصلا منظورتون از انرژی چیه؟ انرژی فیزیک؟ یا یک کلمه ناشناخته؟!
مورد عجیب بعدی این بود که خودتون میفرمایید حتی علم هم نتونسته بدن و خیلی چیزهای دیگه رو بشناسه. بعد شما چطور تونستید؟!
در نهایت به قول انیشتین، مجبوریم به علم اعتماد کنیم چون چیز دیگه ای در اختیار نداریم…
مجید جان با عرض ادب به شما اقای ما.خیلی گلی مطالبت با حرف دلم یکی بود.فقط یچیزی که من دیدم این بود من تو یحای بسته میتونستم لبه کاغذو خم کنم بعد کنجکاو شدم چرا اینطوری میشه .دفعه بعد چراغارو خاموش کردم بعد نور چراغقوه رو از بین دستم و کاغذ رد دادم ونگاه کردم .چیزی که دیدم منو منو به شک انداخت.دیدم که فشار هوا با گردخاک معلق روی هوا دیده میشه .متوجه شدم که انگشتم با فشار هوا برخورد نمیکنه و هوا انگار از کنار انگشتم خمشده و حرکت میکنه .نمیتونم قشنگ توضیح بدم خودتون ببینید بهتره.منظورم اینکه وقتی انگشتمو نزدیک لبه کاغذ میکردم یا به سمت انگشتم میومد یا برعکس دور میشد .امکانش هست که فشارهوای بین انگشت و کاغذ این خللو ایجاد کرده .?
به هیچ عنوان عزیزم دست ما انررژی مغناطیسی تولید میکنه و این امر طبیعه
میشه بگین چ تمریناتی انجام دادین
با سلام با توجه به نوشته های شما و اینکه فرمودین کسانی که این راه رو رفتن میتونن به بقیه کمک کنن اگر من از شما تقاضا کنم ایا به من کمک میکنید در این مسیر؟
آقا مجید سلام، لطف میکنید راهی که بشه با شما در تماس بود رو بفرمایید، متشکرم
شاید به جای اینکه بگیم علم چاکرا هارو ثابت نکرده بهتره بگیم علم در حدی نیست و در اون حد پیشرفت نکرده که چاکرا هارو ثابت کنه نظر شما چیه؟چطوره قبل اینکه حرف از علم بزنید یه آزمایش انجام بدید به هر حال آزمایش هم جز علم هستش
آرمین جان سلام 🙂
دوست گلم با این منطق شما، پس از فردا هر کی میتونه بیاد یه ادعای دور از ذهنی بکنه و بعد بگه چون علم به حدی نرسیده که بخواد ثابتش کنه، پس با علم نسنجیمش! مثلا بگیم همین الان ۱۰ نفر همزاد شما روی کره زمین وجود داره یا مثلا اینکه تو هسته کره ماه آدم فضایی زندگی میکنه! به نظرت وجود معیاری مثل علم، بهمون کمک نمیکنه که حداقل چنین ادعاهایی رو راحت تر رد کنیم و دچار خرافه و گاها سودجویی نشیم؟
در مورد آزمایش هم اتفاقا آرامیا تا الان یکی دو تا آزمایش در مورد تاثیر مدیتیشن انجام داده و از محققان هم حمایت مالی میکنه.
امروزه خیلی از مواردی که در سالیان گذشته به همین شکل توسط علم رد میشدند ثابت شدند و اصلا عجیب نیست حقیقی بودن این موضوعات در این دنیای عجیب بی سر و ته دنیای ما سر و ته ندارد اول و اخری ندارد پس هیچ چیزی بعید نیست
دوست عزیز میشه مثال بزنید؟
خیلی ضعیف و بی پایه اینها همانند سیاست مداران کسانی هستند که شمارو از حقیقت درونتان دور میکنند و هدف همین هست برای این سود جویان
متوجه نشدم نویدجان منظورت رو
سپاس از مقاله خوب و مفید شما
شما مطالب خیلی خوبی رو مطرح کردید و خوشحالم که این مطالب برگرفته از علم هست نه چیزی که فقط یکسری افراد فکر میکنن وجود داره و واقعیته
من فقط میخوام اضافه کنم ک در حال حاضر تنها سنگر ما در مقابل همه ی خرافات ، شبه علم ها و موضاعاتی از این دست همین علم هست
واقعا همین خرافاتی ک چند صد سال مردم دنیا درگیرش هستند اگه با آگاهی دادن از بین میرفت چقدر میتونستیم دنیای بهتر و پیشرفته تری در راستای ارتقای سطح زندگی و اخلاقیات داشته باشیم
مرسی از توضیحاتت مهدی جان 🙂
مفید بود تشکر
خواهش 🙂
برای درک بعد معنوی احتیاج به ذهن معلم نیست
احتیاج به شهود وقلب است
باور کردن وجود چاکراه ها برای همه نیست
احتیاج به فرکانس بالا وروح آماده دارد موفق شوید
اگر با علم بخوابم بسنجیم !!!
پس شفادادن حضرت عیسی دروغ بوده!!
بارداری حضرت مریم !!!
بودا ،اشو ،تمام عوامل پس دروغ بوده !!!
علم چیزی جز ساخت ذهن نیست
هانیه جان، میدونستی خیلی از قاتل ها هم وقتی ازشون در مورد دلیل کارشون سوال میشده، میگفتن صدایی توی ذهنم یا صدای قلبم بهم میگفت باید این کار رو بکنم؟ میدونی خیلی از خرافات، پرسش خورشید، حیوانات و… هم با همین توجیه شما شکل گرفته و میگیره؟ به نظر خودت، شهود و قلبی که شما داری میگی؛ معیار قابل سنجشتر و قابل اعتمادتریه یا علم؟!
سپاس از سایت خوبتون
بنده خودم اگاهم که چاکراها کلا به بیراهه کشیده شده از چشم سوم باز کردن به هوای رشد معنوی بگبر تا ربط دادنش به ثروت مادی و.. در صورتی که چاکراها فقط مبدل ها و راکتورهای نیروی حیات در بدن تمام موجودات هستند..
چیزی که در چندین سال تجربه کردم اینه که دنیا روی پله عشق و منطق بناشده اابته در موردعشق مولانا خیلی عمیق تر در موردش صحبت کرده.
ذهن برای مسائل غیر منطقی و ندیدنی خلق نشده پس افرادی ترجیح میدن منطقی زندگی کنن و پله عشق رو انتخاب نکنن چون پله عشق غیر منطقی و غیر قابل درک هست اما گاهی این افراد خیلی موارد غیر غلمی دیدن مثل وقتی که پزشک از لحاظ علمی میگه بیمار فوت کرده و بعد چند ساعت مرده زنده میشه و هیچ توجیه علمی وجود نداره که چرا!؟
پس اگر شما بگویید غیر علمی درست گفتید و کسی هم بگه هست دلایل محکمی داره قطعا
با عرض سلام واحترام
راستش بحثتون خسته کننده بود ازان جهت که درابتداسعی کردید علم و اسنباط و مثال نقض استقرای ریاضی را بکارببرید،،، اما علم چی هست؟ ازنظر شما علم به سطح آگاهی های اثبات شده گفته میشه؟؟؟و هرچیزی را که نمیتونه درک کنه را باید ردکنه؟ یا در استدلال اولتون گفتید مدیتیشن خودش باعث کاهش نیست ولی چون تمرین ذهنی هست و تمرین ذهنی ازقبل اثبات شده که باعث ارامش میشه پس خود مدیتیشن و چاکرا باعث کاهش استرس نمیشه بلکه تمرین ذهنی باعث کاهش استرس میشه، ،، باید هرض کنم که علم سطح درک انسان برای کشف ماهیت جهان هستی و عناصرموجود دراون هست، خیلی ازمباحث علمی جدید هنوز از طبقه محرمانه خارج نشدن قطعا، جهان هستی خیلی خیلی بزرگ هست و ما فقط در یک فضای خیلی خیلی کوچک از ان قرارداریم،. به طور ساده تر، کل منظومه شمسی یک قسمت خیلی ریز ازجهان هستی هست، انسان نمیتواند از چیزی که برایش ناشناخته هست، رد کنه با این استدلال که نظریه مستند برآن ندارد.
ما فقط میدانیم که ماده از عنصر هست و هرعنصر از اتم و هر اتم از. الکترون و پروتن و نوترون تشکیل شده، هسته اتم ها مداما تمایل به ارسال و دریافت الکترون دارن، مدام اینکار را انجام میدن، و واکنش های بسیار زیادی را در جهان رقم می زنند، اما همین اتم ها و همسون مربوط به منظومه شمسی هستند ، خارج از ان مانمیدانیم چه قانونی وجود داره، تا نتیجه بگیریم رفتار اتم ها و هسته ها چگونه هستند، کل علمی که ما ازش دم میزنیم مربوط به این چرخشی هست که در زمین و غطراف زمین و درنهایت منظومه شمسی اتفاق میفته، ماورای آن را نمیتوانیم انکار کنیم،
لپ کلام،،، امواج الکترونی وجود دارند، کالبد اختری وجود داره هرچند قابل دیدن نیست(چون نوری از آن بما نمی رسد که ببینیم چه شکلی هست)
اینکه بگیم هر چیزی که علمیه واقعی و درسته و هر چیزی که علمی نیست یعنی علم نتونسته ثابتش کنه، پس واقعیت نداره، حرف احمقانهایه. چون علم ما محدوده و توانایی آزمایش کردن خیلی از چیزها رو نداره. مثلا نمیتونه وجود روح در بدن رو آزمایش و اثبات کنه. پس باید بگیم روح وجود نداره؟ خیلی از چیزها تجربی هستند و افراد مختلف اونها رو تجربه کردن و نتیجه گرفتن. ما نمیتونیم خودمون رو محدود به چیزهایی کنیم که از نظر علمی ثابت شدند.
سلام دوست عزیز.
بله کاملا درسته، قطعا نمیشه گفت هر چیزی که علمیه درست و هر چیزی که علمی نیست غلطه. تو متن مقاله هم این مورد رو نوشته بودم اما مثل اینکه مطالعش نکردید.
حالا سوال اینجاست که پس چرا طرفدارن چاکراها سعی دارند اون رو به عنوان یک چیز علمی معرفی کنند؟!
و مورد دوم، اینکه بعضی چیزها تجربی هستند. این حرف به نظرم واقعا خطرناکه! اگر یادتون باشه تو دوران کرونا هر کسی یک نسخه برای درمان این بیماری میپیچید. یکی روغن بنفشه تجویز میکرد و یکی آب هویج! چرا؟ چون سنجش تجربه پر از خطاست. مثلا کسی که رو به بهبودی بوده، شلغم خورده و تصور کرده به خاطر شلغم بهبود پیدا کرده و این رو به بقیه هم تجویز میکنه. حالا این مورد رو بزارید در کنار خطای پلاسیبو یا همون تلقین که گاهی تا حدود ۳۰ درصد تجربه ما رو تحت تاثیر قرار میده. پس نمیشه گفت هر چیزی تجربه میشه هم درسته…
نمیدونم اگه این مثال کرونا نبود شما چیکار میکردید??
از هزار تا مثال دیگه ای که هر روز داره اتفاق می افته استفاده میکردیم 🙂
کاملا علمیه شما منابع غلط در دست گرفتید قبلا هم بارها بهت گفتم شاخه بیوفتون دنبال کن
محمد جان وقتی حتی معنی کلمه علمی رو نمیدونی من چی بگم 🙂
درمانهایی که افراد بعضاً غیر پزشک برای کرونا پیشنهاد میکردند خیلی علمی تر و خیلی اثر بخش تر از پروتکل های بهداشتی و درمانی پزشگان معتبر دنیا بود. مثل داروی امام کاظم . حاضرم این موضوع را از لحاظ علمی و فقط با متد های علمی خود پزشکی نوین ثابت کنم…
متأسفانه امروزه دستورات و امر و نهی های چند سیاستمدار صهیونیستی سازمان بهداشت جهانی را با نام علم به بشریت قالب کرده اند…
و در خیلی چیزها هم همینطور است متأسفانه
قول خیلی از این هیاهو ها را نخورید
واقعاً خیال میکنید خیلی از چیزهایی نظیر نیروی جاذبه و کروی بودن زمین و…را واقعاً علم توانسته ثابت کند؟!
به نظر بنده نه…
من به شما میگم هرشب خواب خورشید میبینم و شما میگین ثابت کن، من تلاش میکنم دستگاهی بسازم ک بتونم خوابم رو به شما علمی نشون بدم ، علم یعنی ی چیزی رو بیاریم تو حواس پنجگانه، یعنی یکی از رادارهای حسی شما(گوش،چشم،بینی،دهان،پوست) بتونه اون حقیقت رو درک کنه تا ثابت بشه ،حالا مسئله اینه که وقتی کسی خواب میبینه ، حواس پنجگانه ی خودش خاموشه ، حالا چیزی ک تو حواس پنجگانه خودش نیس، چطور بیاره تو حواس پنجگانه ی شما و اثبات کنه؟ انسان پنجتا رادار بیشتر نداره، یعنی اگ چیزی تو اون رادارها ،یعنی چشم، گوش، بینی، دهان و پوست تاثیر نذارع، وجود ندارع؟؟ خیلی باید ریاضت بکشی تا بتونی رادارهای دیگ، یا رادارهای واقعی رو فعال کنید ، و حقیقتی ک سالکها میبیننو ببنید . حقیقتی ک سالکها میبین رو غیر ممکنه با حواس پنجگانه بهتون اثبات کرد و مشکل همینجاست…
خیر اینطور نگفتم…
صرفا گفتم چیزی که قابل بررسی نباشه، علمی نیست! حالا اینکه واقعی و درست باشند یا نه، به طرز تفکر هر کسی برمیگرده. من به شخصه علاقه زیادی به قبول کردن چیزهای غیر علمی ندارم.
دوستان چرا سعی می کنید مسائل غیر مادی رو با علم مادی حل کنید من نمیدونم چاکرا حقیقت داره یا نه ولی خوب اینو میدونم علیت دانستن امر مادی برای امر غیر مادی امکان ناپذیره برای امور غیر مادی به درک و تجربه شخصی خودتون اگه در سایه وهم قرار نگیر اعتنا کنید ، اسپینوزا بزرگ ترین فیلسوف در این زمینه است و از نظر عقل منطقی نه عقل پوزیتویستی مسئله رو مطرح کنید و اون بخشی از موضوع که با وجودتون انطباق داره رو اگه با عقل منطقی منطبق بود حتی اگر علم پوزیتویستی اثباتش نکرد بپذیرد به عنوان تجربه برای خودتون ، در این مسائل اصالت داشته باشید و نه تبعیت .
یک مسئله به عنوان مثل هستی همه موجودات از نظر فلسفی هستی امکان ندارد از عدم بیاد و امکان ندارد به عدم هم برود ولی علم چه چیزی از این رو میخواد ثابت کنه .
پای استدلالیان چوبین بود پای چوبین هم سخت بی تمکین بود.
._.
ممنون میشم وجود خدا رو به صورت علمی و آزمایش شرح بدید چون برام سواله علم در این باره به چه صورت عمل کرده
دیده نمیشه قابل آزمایش هم نیست پس چطوری میشه اثباتش کرد؟
سلام آرزوجان
خدا رو اثبات نکرده علم 🙂
درود بیکران ببینید ما در دنیایی زندگی میکنیم که اره برقی با بنزین و کولر گازی با برق کار میکنه بعدش خواجو کرمانی مال شیراز صائب تبریزی در اصفهان ستار همدانی اون موقع تو تبریزه سه تفنگدار ۴ نفر بودن و جعبه سیاه هواپیما نارنجیه و هیشکی با قاشق چایخوری چایی نمیخوره و بزرگترین جنگهای دنیا رو کشورهایی راه انداختن که عضو شورای امنیت هستن از شانسشون ، تو این دنیا همه چیز اشتباهه یعنی در اصل اشتباهی گفتن یاد دادن آموختن کدوم علمی کدوم چاکرایی حتی علم و فلسفه ای هم اگه بود در کل دنیا یا تحریف کردن یا دیدن تحریف نمیشه سوزوندن رفت نمونش ۹۵ درصد کتابهای بن سینا کجاست ؟ اگه همونا باز مبنای علوم پزشکی طبابت رو در نمیاوردن عالم های الان ما درس تخمه رو چجوری بشکنید رو آموزش میدادن بزرگترین نویسندگان کتابهای روانشناسی این دوستمون یه توصیف ملایم تری ارائه داد ولی بشخصه بر همگان آشکار شده کلاهبردارن و حتی نمونش آشکار برهمه جورج دبلیو بوش دید مخش خوبه تو باورهای عموم میتونه قدرت تاثیر گذاری داره آورد حامی کلاهبرداری کرد کردش نویسنده بزرگ قرن همه میدونن صحبتم با کیه ، اگه الانم اندک علومی هنوز باقی هست بخاطر بزرگان مردان عالم تاریخ بوده که با ابتدایی ترین امکانات فلسفه و منطق استخراج میکردن و ارائه میدادن نمونش فلسفه جسم و روح که بن سینا با نخ و سوزنی نشون داد حتی الانش هم که هنوزه پزشکان ما فکر میکنن تشخیص جنسیت رو گفته چون درکشو ندارن اینا ، دنیا دست چندتا مافیاست تا با سادگی و نگرش ساده مردم بخورن بخوابن یروز بگن کرونا هست من واکسنم نزدم و کارمم تحقیقات بوده و هست که شبها و ماه ها در بخش بستری کرونایی اکثرا میرفتم بدون ماسکی پروتکولی چیشد پس مردم من ؟ یا همین چاکرا قلبت مسدود شده بخاطر این عشقی نیست من قلبم با باتری کار میکنه ولی عاشقم شدم خدایش ?? اگه بخوایم واقعا مبنای فلسفی این چیزایی که هفت چاکرا میگن در اصل تشریح جامعی بدیم اولا اسمی بر پایه چاکرا حالا قرار بدیم هفت تا چاکرا نیست بلکه به ۱۴ تا میرسه که هر کر کدوم فیلد به فیلد باز میشه و توضیحاتش در حدی هست که هم خیلیا شاید اصلا متوجه نشن چون زیر ساخت فهم اینا دانش و علمی خیلی بالایی رو میطلبه و هم در قالب چند سطر نوشتار گنجانده نمیشه ولی اینا توی دوره ای نیم ساعته با داستان سرایی جمع میکنن و هدفشون فروش قصه های خودشونه ما زمانیکه حال بدی رو خب بطبع تجربه میکنیم هر علتی خب دلایلی داره ممکنه موضوعی رو بشنویم و تحت تاثیر اون قرار بگیریم یا ببینیم تحت اون باشه یا خیلی ببخشید بوی لجن یکی استشمام کنه بازم حالش بد میشه یا در تغذیه بالانس غذایی رعایت نشه دچار مشکل بشه یا تداخل غذایی دارویی و یا مکان جغرافیایی که همش رو بن سینا بر پایه ph 1 , 14 که تفسیر همینا فلسفه ایشونه دیگه و اینجا میبینید در همه این موارد تصمیم باعث ذهنیت شده و احساس اقدام بوجود آورده و احساس حس اقدام آورده و اقدامم دست آورد و دوباره دست آورد باعث تغیر بوعد احساسی متغیر دیگه شده که حاصلش شده رویداد تغیرات احساس مثلا احساس ترحم احساس بوی لجن و احساس مریضی یا اصلا احساس شادی و خوشنودی
حالا زمانیکه که تعادل این بالانس عنصری و طبعی و مزاج غذایت رو رعایت نکردی مثلا خیلی وقتها مشکل گوارشی داری رفتی یکی گفته هفت چاکرا باید اصلاح بشه بشین از صبح تا شب زانو بزن فوت کن بازم کن ببینم چجوری متعادل میشه حتی مدتیشن که میگن اونم اشتباهه که توضیحاتش مفصله ، خلاصه بهتره زیاد وارد جزئیات و اصرار دنیا نشید که بشید زندگی خیلی سخت میگذره براتون و بخاطر همین هست خدا به اصرار پرده کشیده و عنده المفاتیح الغیب لا یعلمو لاهو الا هو داننده اصلی خداست و کلید اصراردست اوست من هم نه مذهبی هستم و نه شیخ فقط به عنوان شخصی که آگاهی دارم عرض کردم و برای وجود خداهم دوست داشتین اثبات کنم با علم غیب الهی که در اختیارم قرار داده من در خدمتم و من امام زمانم نیستم یوقت برداشت بدی نکنید ولی میتونم اصراری از زندگیتون بگم قفل بشید و این علمو کسی جز همون خدای عالم درمن نذاشته معجزات الهای رو در کتابها شاید خوندین ولی من میتونم کارایی بکنم خودتون متوجه بشید فقط بجهت اینکه متوجه قدرت خدا بشید من نه غیبگو هستم و نه چیزی فقط جهت نشان دادن نشانهدای که یک تیلیاردم قدرت پروردگار هم نباشه واذا کانت شفتیه یعنی شما فقط کافیه لب تکون بدین به گوش برخیا میرسه چه برسه عظمت پروردگار و علم حتی نمیدونه درمریخ چخبره چه برسی بیاد خدارو تشریح کنه اثبات کنه برخی موارد با ذهنیت انسانی اصلا میسر نیست انسان به حد جنون هم ممکنه برسه چون دیدم که میگم
سلام آقا هامون لطف میکنید راهی که بشه با شما در تماس بود رو بفرمایید، متشکرم
علم درمورد فیزیک کوانتوم ومتافیزیک توضیحی ندا رد ولی وجوددارد مثل جاذبه زمین یا چگونگی تصویر درتلویزیون وامواج رادیویی
چقدر از اون مثالی که راجع به کارتون خرگوش زدین خوشم اومد. من کلا هیچ وقت باور نداشتم که چاکرا حقیت داره ولی همیشه مدیتیشن رو دوست داشتم و جزیی از روتین روزانم بوده
مرسی از توجهت ستایش جان این خیلی عالیه که مدیتیشن همیشه جزیی از روتینته
این چیز ها رو نمیشه با علم ثابت کرد
چون علم خیلی ضعیفه
راستم این علمه هم به وجود خدا هم انکار کردند و به وجود خدا هم اگاه نیستند چه برسه به چاکراها
راستم این نماز نقاطی داره وقتی به زمین بخوره انرژی رد و بدر میشه وقتی میگم وضو ،وضو یه دری که انگار بر روی دذون انسان بار میکنه که انرژی در و بدر بشه حال یه چیزی اگر اینطور باشه که منبعی درونه بدن وجود نداره و این انرژی ها چگونه درون ما ذخیره میشن و ایا این هاله های اطرافه ما هم انرژی هستن خبرچرا میگن وجود نداره این چاکراها ببین به به صورت خیلی قاطعانه میگم این علم به همه چیز یه نظریه داده و روی حرفاشون تایید زده مثلا اون دو دریایی که ابشونو با هم قاطی کردن و هل نمیشه و با هم جدا میشن چرا به اون هم مهره تاییده نزدن ،حتی وجود خدا هم انکار زدن حتی اون دانشمندی که نمیدونم اسمش چیه داخله علم فضا و اسمان در تلویزیون تحقیق میکرده ،خودشم میدونه دنیا بزرگه و یک علم و نظمی از یه جا به این ها رسیده خودشم میبینه بعدش میاد یکی ازش سوالرنیکنه میگن که ایا خدا وجود داره میگه نه بعد شما به این حرف ها شکی نمیکنید ،ایا خودشونو زدن به کوری ،ایا واقعا سیاستشونو مردمو یه جورایی گمراهی بدن
وقتی اینطور باشهخب حتما میان چیز های اعتقادی قدیمی رو انکار میکنن به چشم زخم هم همینطور وجود داره درونه انسان تاثیر میزاره ولی میگن جهان سومی وجود ندارد ولی درواقع اطرافمونم خودمون میبینیم ولی انکار میکنن حال بیا به همین چاکرا هم بپردازیم
ببینید وقتی حالمون خرایه یه چیزی میگرده درونمون مثله ناراحتی ،حالا این ناراحتی انرژی میسازه خب این فکره و فکر هم انرژی میسازه خب این انرژی هم حالمونو خراب میکنه حال چطور این انرژی درونمون میمونه و یه چیزی اگه انطور باشه دل که میشکته مگه از قلب ناراحتی نمیرسه فکر میکنه و ناراحتی در قلب احساس میکنه خب چرا انکار میکنن ،به این علت شاید دولت ها میخوان کاری کنن که فقط بپسبیم به چیز های علمی و اگر هم چیزی پیدا نکردن انکار کنن بگن نه ،حالا میگفتن موجودات فضایی وجود نداره ولی ما میدیدیم که داخله امریکا یه جاهایی در بیابوناشو اشکاری غیره زمینی روی زمین حکاکی شده میگفتن مردملن این کار میکردند ولی چیزه غیره ممکنیه از بالا باید ببیند که لیا چپ و راستش تنظیم شده یا نه خب اینجاست که ادم شک میکته یا نه بعضی ها مناطق به صورت اتفاقی اشکالی همین حال و الان که در برخی از مناطق در مزارع و یا فضاهای درون شهری یا هررجایی ایجاد شده این اشکار حتی کد های کامپیوتری بوده در کامپیوتر هم این کد ها استفاده کردن به اسم تهدید از سمته اسمان بوده بعد میگن نه مردمی که درون شهر بودند این کار رو کردند و یا نه یک فرد ارتشی که با جت یک فیلمی از یک فرازمینی فیلمی گرفت چی اونو چی میگید بعد اون رو رد میکنن که نه یک بالنه و نه چرا دور بریم همین خلیج فارس خودمون شواهدی خیلی غیر از زمینی بودن در اینجا پیدا شد که در ظهری از یک روز هفت تا شی در اسمان در راهدار ها پشمک میزدند چی رد کردن و کسی که در امریکا یک فردی دو عدد اسکلت عجیبی مثله اشکلی که در بیابان های تمریکا کشیده شده بود رو این اسکلت هارو نشون دادند که بعد هم رد زدند و گفتن که این اسکلت یک بچه اس و حتی شایطان هم رد زدن میترسم بگن دین هایی که مختلفه هم علکیه
خب خلاصه ی حرفم
دوستان همچیرو رد میزنن برای اینکه اگاه نباشیم
دولت ها برای ما اگاهی نشون نمیدون
اگاهی زنده بودنن ما هست که باعث دیدن خیلی چیز ها میشیم
دوستان اون چیزی که شما میبینید میخوان بردارن
این چاکرا واقعیه ،این چیزیه که درونه ماست و تمام ما داریم
هم تو و هم من و همه ی انسان ها و در بدن حیوانات
یه چیزی بگم انرژی هم زمین داره نه همچی با انرژی زنده اس انرژی خوده روحه و روح یعنی زنده بودن
و این روح هم دریچه ای میحواد که این انرژی رو دریافت و خروجی بده پس چاکرا رو من به شخصه مخره تاییدی میزنم و به علم گوش نمیدم این علمه ،علم نیست ،علم قلابیه برای گرافتاری در ماتریکس دوستان
بسیار عالی بود استفاده کردم ممنون